چرا رهبران باید مانند نوجوانان فکر کنند؟

Mattie JT Stepanek یک رهبر معمولی نبود. او یک شاعر، صلح طلب و نویسنده پنج کتاب پرفروش در نیویورک تایمز بود که مورد استقبال اوپرا قرار گرفت، تنها ۱۳ سال داشت که او – مانند سه خواهر و برادر کوچکتر خود – در اثر بیماری نادر دیستروفی عضلانی درگذشت. عده معدودی از کارآفرینان به تأثیری که متی در زندگی کوتاه خود انجام داد، دست یافتند و هنوز داستان متی مطلقا غیر معمول نیست. من به تازگی با مادر متی، Dr. Jeni Stepanek، در اجلاس رهبران نوجوان جهان – ۳۰ جوان تغییر دهنده از سراسر جهان – همکاری کردم. من به عنوان یکی از تسهیل‌گران، انتظار داشتم انواع خرد دنیوی را با این نوجوانان تقسیم کنم. در عوض، با تعدادی درس مهم رهبری برای کارآفرینان آن جا را ترک کردم. از نظر بسیاری، بیشتر ایده رهبران نوجوان اکسی مورونیک است. ما به خودمان می گوییم تجربه های زندگی چیزی است که باعث شکل گیری یک رهبر بزرگ می شود. اما در اینجا هفت داستان وجود دارد که آن خرد متعارف را تغییر می‌دهند.

  1. در رهبری خودت باش

هنگامیکه  Justin ‌۱۳ساله بود، وی از یک جلسه ملاقات در مقطع مدرسه راهنمایی رد شد زیرا مقامات نسبت به علائم بیماری وی نادان بودند: سندرم  Tourette. جاستین سازمانی به نام اعمال شایسته افتخار را ایجاد کرد که هدفش مبارزه با جهل و عدم تحمل از طریق صحبت‌کردن و پذیرش اختلافات است. او عبارت “زندگی با صدای بلند” را خلق کرد، به معنای پذیرفتن و افتخار کردن به خود و به اشتراک گذاشتن آن نگرش با دیگران. این عنوان سخنرانی است که  در ۱۰ ایالت به بیش از۵۰،۰۰۰ دانش‌آموز داده می‌شود.

 رهبران نباید به هر آنچه که متفاوت است، نقاب بزنند. شخصیت، سوالات، احوالپرسی‌ها و حس شوخ‌طبعی شما همه عناصر اساسی و مهم وجود شما هستند. اگر آن موارد را به محیط کار نیاورید، هرگز پتانسیل واقعی خود را برآورده نخواهید‌کرد و از موفقیت لذت نخواهید برد.

ماسک حرفه ای بودن را کنار بگذارید و به خودتان اجازه دهید “درست مثل جاستین” در رهبری خودتان باشید.

  1. شرکت خود را به غار قدرت تبدیل کنید

Kajmere   ‌۱۵ساله، در سال ۲۰۰۵ به نوروبلاستوما تشخیص داده‌شد و به او گفته شد که او بیش از شش سال زندگی نخواهد کرد. او جنگید و جان سالم به در برد، ولی در سال ۲۰۰۸ به سرطان خون میلوئید مبتلا شد. به دلیل تأثیراتی که درمان سرطان بر ظاهر وی و اینکه توسط دو مادر لزبین بزرگ شده بود، کجمیر موضوع طعنه های بی پایان همکلاسی هایش شد. در پاسخ، وی غار قدرت خودش را تشکیل داد، سازمانی که به نوجوانان آموزش داد تا در مورد زورگویی در جوامع خود سخن بگویند و موضع بگیرند.

ممکن است محل کار مانند پناهگاهی امن از خشونت به نظر برسد، اما چنین نیست. چه فریاد زدن‌ها،  ناسزا گفتن‌ها، شوخی های تحقیرآمیز و یا آزار و اذیت‌هایی که باعث سوءاستفاده و بدعت شده است و استرس و گردش مالی کارکنان را افزایش می‌دهد.

بنابراین، رهبران باید گروه‌ها و سازمان‌های خود را به غارهای قدرت تبدیل کنند – فضاهای امنی که در آن همه قدرت ایستادگی دربرابر خشونتها و دفاع از قربانی و کسب‌و‌کار را داشته‌باشند.

  1. یک رهبر در بحران باشید نه یک مدیر بحران

وقتی Sanah کلاس هفتم بود یک روز صبح بیدار شد و متوجه ریزش غیر‌عادی موهایش شد.

خیلی زود آلوپسی او را کاملاً طاس کرده بود. در ابتدا، او این بحران را مدیریت کرد. وی با پوشیدن کلاه‌گیس‌هایی که اصلا دوست نداشت با ناامنی مبارزه کرد.

سپس او تصمیم گرفت رویکرد متفاوتی داشته‌باشد. او موهای مصنوعی را رها کرد، به جای آن هدست‌های پیشانی پوشید و روز بین المللی طبیعی که همه ساله در سیزدهم فوریه، روز قبل از روز ولنتاین برگزار می شود را راه‌اندازی کرد که این شعار را بیان می کند: “قبل از اینکه دیگران را دوست داشته باشیم، باید خودمان را دوست داشته باشیم”. امسال، #Natural Day بیش از ۳۰۰۰ یادداشت از ۲۸ کشور مختلف داشت.

این رهبری بحران بود. سانا به جای اینکه ریسک‌های خودش را به حداقل برساند، فهمید که می‌تواند از موقعیت‌های سخت برای توانمند سازی دیگران استفاده کند. چه یک بحران شخصی یا حرفه ای، چه فردی یا سازمانی باشد، رهبران می‌توانند با طراحی یک استراتژی متمرکز در خدمت به همه افراد متاثر، پاسخ دهند.

این نه‌تنها به شما، بلکه به تیم یا سازمان شما کمک می کند تا طوفان را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین جامعه‌ای از مردم ایجاد می‌کند که در آینده برای محافظت از شما کنارتان خواهند‌بود.

  1. اول باشید

Siddhi 16‌ساله، در هند زندگی می‌کند – کشوری که همچنان گفتگو درباره روابط جنسی در بسیاری از اجتماعاتش یک تابو است. با‌این‌حال، وی به یک مدافع پرشور حقوق LGBT، سازمانی تبدیل شده است که دانش آموزان همجنسگرا و عادی را در مکاتب هندی ترغیب می‌کند تا از آثار هنری، فیلم ها، اعتراضات، سخنرانی ها و کارگاههای آموزشی برای گسترش آگاهی از مسائل LGBT استفاده کنند. اکنون در پنج مدرسه فعال است، اما قصد دارد در سراسر هند از جمله در دانشگاهها حضور داشته باشد.

نکته: یک پیروی سریع را فراموش کنید. بهترین رهبران تلاش می‌کنند که اول باشند – پیشگام در محصولات جدید، فناوری‌ها و مدل‌های کسب‌و‌کار شوند. برندهای خود را می‌سازند و مبانی بی نظیر برای استراتژی‌ها و ارتباطات سازمان خود ایجاد می‌کنند تا بنیاد منحصر‌بفرد خود را داشته‌باشند. همانطور که آندره ژید نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل گفت: “انسان نمی‌تواند اقیانوس‌های جدیدی را کشف کند مگر اینکه شجاعت داشته‌باشد تا ساحل را از دست بدهد.”

اگر شما نمی‌توانید به سرعت جمله “شرکت یا تیم من اولین است …” را کامل کنید، آیا واقعاً رهبری پیشتاز هستید؟

  1. بر روی یک مشتری متمرکز شوید

Ruchita در سن ۱۳ سالگی از ایالات متحده به هند سفر کرد و در آنجا با  Asha آشنا شد، یک بیوه ۲۷‌ساله که سخت در تلاش بود تا بتواند از خانواده‌اش حمایت کند. خردسالان آشا مدرسه را ترک کرده‌بودند تا کار کنند و درآمد داشته‌باشند.   Ruchitaبه مدرسه‌اش بازگشت و شروع کرد به جمع آوری پول برای Asha  تا بتواند برای او یک چرخ خیاطی بخرد. او این کار را کرد و در طی یک‌سال، Asha منبع درآمد پایداری داشت که به فرزندانش اجازه داد تا به مدرسه خود برگردند.

Ruchitaبا بهره‌گیری از داستان موفقیت‌آمیزش ” Sew A Futur” را تاسیس کرد، سازمانی که اکنون به ۱۸۲ بیوه با فرزندان خردسال کمک کرده‌است تا خودکفا و مستغنی باشند.

رهبری واقعی از اشتیاق به اثرگذاری معنادار به هر روشی که بتوانید انجام دهید سرچشمه می‌گیرد. بلند‌پروازی نکنید، بلکه با یک مشتری ایده‌آل، مانند Asha یا گروهی از مشتریان، شروع کنید. نیازهای آنها را بشناسید، راهی برای برآورده کردنشان پیدا کنید، این داستان را به اشتراک بگذارید تا بر روی دیگران تاثیر بگذارید و آنگاه شروع به بزرگ شدن کنید.

مادر ترزا گفت: “همه ما نمی‌توانیم کارهای فوق‌العاده انجام دهیم. اما ما می‌توانیم کارهای کوچک را با عشق فوق‌العاده انجام دهیم. ” و این در رهبری‌کردن نیز هست. با عشق بسیار زیاد روی چیزهای کوچک متمرکز شوید و ببینید که جذب پرسنل و مشتریان درحوزه کاری شما چقدر ساده‌تر است.

  1. اقدام مناسب درمورد مشکلات پیش بینی شده

Trisha، ۱۳ ساله بود که وحشت زده از شنیدن داستان نوجوانانی که به دلیل زورگویی‌های سایبری دست به خودکشی زدند، تصمیم گرفت مهارت‌های فن‌آوری خود را برای حل این مسئله به کار بگیرد. او ReThink را راه‌اندازی کرد، یک برنامه نرم‌افزاری آنلاین که به جوانان این فرصت را می‌دهد تا در ارسال پیام‌های توهین‌آمیز در رسانه‌های اجتماعی تجدید نظر کنند. از بین ۱۵۰۰ مورد، ReThink حدود ۹۳ درصد حوادث زورگویی سایبری را کاهش داد. تریشا دارای حق ثبت اختراع برای این برنامه است و هم‌اکنون در حال سازگارسازی آن با تمام شبکه‌های اجتماعی است.

رهبران باید برای کاهش خطرات و درک علل درگیری‌ها در سازمان‌های خود، از یک روش پیشگیرانه استفاده کنند. وقتی منشا یک مشکل را هدف قرار دهید، می‌توانید در وهله اول از وقوع بحران‌ها و سپس از همه فشارهای مالی، عاطفی و شغلی جلوگیری کنید. مانند بسیاری از موارد زندگی، پیشگیری بهتر از درمان است.

  1. به یاد داشته باشید که بازی کنید

Ellijah 17‌ساله، طی سه سالی که در مرکز مراقبت و نگهداری زندگی می‌کرد، در معرض آزار بدنی وحشتناک قرار گرفت و این دوره را با سوختگی درجه سه تقریباً نیمی از بدنش و از دست دادن انگشتان پای راستش پشت سر گذاشت. وی پس از یافتن یک خانه و خانواده خوب و دوست‌داشتنی، امید و شادی را برای بچه‌هایی مانند خودش به ارمغان آورد.

در سن ۱۲‌سالگی، او اولین مهمانی کریسمس را برای کودکان در مرکز مراقبت از کودکان برگزار‌کرد. یک سال بعد، وی No Use For Abuse را بنیان گذاشت، یک گروه حمایتی، که هم اکنون میزبان برنامه‌های برگشت به مدرسه است که به همین ترتیب جشن می‌گیرند.

به عنوان یک رهبر، با دشواری روبرو خواهید شد. این اجتناب‌ناپذیر است. مدیریت مؤثر در آن لحظات تاریک یک‌چیز است و نگرش چیز دیگری. گردهمایی همکاران با هم برای یک مهمانی پس از یک بازگشت بزرگ ممکن است عجیب به نظر برسد، اما پیام مهمی را در‌بر دارد. همیشه چیزی یا شخصی وجود دارد که می‌توان سپاسگزار او بود و به بزرگداشت و تجلیل آن پرداخت. چنین تجربیات مشترکی فرهنگ انعطاف‌پذیری، همدلی و مثبت‌اندیشی ایجاد می‌کند.

Mattie JD Stepanak از بدو تولد در رفت و آمد به بیمارستان بود. با اینحال او همچنان به شوخی‌های عملی مثل قراردادن بالشتک های صدادار زمان نشستن پرستارها، دست‌انداختن و جوک‌گفتن با مادرش ادامه داد. زندگی متی هم پیام‌های زیبای زیادی داشت، اما آن‌چیزی که همه این داستانهای رهبری نوجوانان را به‌هم ربط می‌دهد، و کارآفرینان در هر سنی ممکن است از آنها بیشترین بهره را ببرند این است که “به یاد داشته باشید که بعد از هر طوفان بازی کنید”.

با تشکر از سرکار خانم مژده مستوفی بابت ترجمه این مقاله

https://www.entrepreneur.com/article/245175

درباره گیلان پلاس

برسی کنید

۵ استراتژی برای یادداشت‌برداری بهتر در محل کار

آیا تا‌به‌حال شده‌است که بخواهید یک ایده‌ی عالی که در ذهن داشتید را بخاطر بیاورید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *