هفته‌ای که اپ ساده مرا از تنبلی نجات داد

خلاصه

برای سال‌ها با ابزارهای پیچیده مدیریت وظیفه بازی می‌کردم؛ پروژه‌های تو‌در‌تو، برچسب‌های رنگی، اولویت‌های متنوع. ولی کارها همچنان نیمه‌کاره می‌ماند. در یک آزمایش یک‌هفته‌ای «To To-Do»، اپ فوق‌العاده ساده و رایگان را جایگزین «Todoist» کردم. نتیجه؟ درصد انجام کار از ۴۹ به ۸۴ درصد جهش کرد، چون دیگر جایی برای پنهان‌شدن پشت تنظیمات و برچسب‌ها نبود.

مقدمه

اگر فکر می‌کنید ابزار پیشرفته‌تر یعنی بهره‌وری بیشتر، این تجربه را بخوانید. من هم همین فکر را داشتم تا اینکه یک اپ ساده همه‌ی باورهایم را به چالش کشید.

وقتی نظم‌دادن تبدیل به تعویق‌انداختن می‌شود

تنوع انتخاب، انگیزه‌ام را کشت

صبح‌ها در Todoist پنج دقیقه برای انتخاب پروژه، سه دقیقه برای تعیین اولویت و چند دقیقه دیگر برای برچسب‌گذاری صرف می‌کردم.

To To-Do فقط چهار نمای زمانی دارد: «امروز»،‌ «آینده نزدیک»، «هرروز» و «یه‌روزی». نه زیرمنوی پیچیده، نه لانگ‌پرس برای تنظیمات.

اولین روز دنبال دکمه‌ی تنظیمات می‌گشتم؛ بعد فهمیدم همین حداقل عمدی است تا ذهنم روی خود کار تمرکز کند.

آزمایش نرخ انجام کار

آمار چیزی را می‌گوید که حدسم نبود

۵ روز با Todoist: ۴۷ کار ساختم، ۲۳ تا انجام شد (۴۹٪).
۵ روز با To To-Do: ۳۱ کار ساختم، ۲۶ تا انجام شد (۸۴٪).

تفاوت در کیفیت واژه‌ها بود. دیگر «فکر کردن درباره ساختار» نمی‌نوشتم؛ می‌نوشتم «نوشتن صفحه‌ی اول پیشنهاد».

در فهرست ساده‌ی To To-Do، کارهای مبهم خودنمایی می‌کردند و مجبورم می‌کردند قبل از تایپ، دقیق فکر کنم.

زمانی که کمتر یعنی بیشتر

مینیمالیسم واقعی چیست؟

می‌توان پروژه‌ها را به «ناحیه» (کار، خانواده، مالی) تقسیم کرد یا با زدن سه‌نقطه هر لیست را با یک ایمیل به‌اشتراک گذاشت؛ بدون تنظیمات سطح دسترسی.

حتی قابلیت تبدیل تسک به پروژه وجود دارد؛ اما همین‌ها به‌قصد محدود نگه‌داشتن طراحی شده‌اند.

نسخه‌ی رایگان آفلاین کار می‌کند و بین گوشی و کامپیوتر همگام‌سازی می‌شود؛ یعنی هیچ بهانه‌ای برای فرار به دفترچه‌ی کاغذی باقی نمی‌ماند.

ابزار عادت را درست نمی‌کند

اپ جادو نکرد؛ فقط مهره‌هایم را برداشت تا نتوانم پشت سیستم‌سازی پنهان شوم. سوال ساده پیش پایم گذاشت: «امروز واقعاً چه کارِ مشخصی باید انجام شود؟»

حالا برای کارهای شخصی To To-Do است و برای پروژه‌های گروهی هنوز Todoist. اما در هر دو، اول کار را می‌نویسم، بعد فکر برچسب و پوشه.

اگر دنبال نسخه‌ی پریمیوم هستید، امکان تبدیل ایمیل به تسک و پیشنهاد هوش مصنوعی برای تجزیه کارهای بزرگ هم هست؛ ولی من همان رایگان را ترجیح می‌دهم، چون ذهنم را درگیل خود کار نگه می‌دارد.

نکته‌ی نهایی: اگر حس می‌کنید همیشه در حال تدارک ابزار بهتری هستید ولی نتیجه‌ای نمی‌گیرید، یک هفته به ساده‌ترین لیست ممکن پناه ببرید. شاید فقط همین لازم است تا بفهمید «انجام دادن» مهم‌تر از «چیدن» است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *