خلاصه مقاله
دادههای ساختاریافته یا همان نشانهگذاری اسکیما تنها معیار قابلاندازهگیری در دنیای تاریک AI search هستند. بررسی میکنیم چه چیزهایی را میتوان با اطمینان اندازهگیری کرد و چه چیزهایی هنوز در هالهای از ابهام قرار دارند.
مقدمه
در دنیای SEO همیشه تکیه بر دادههای قابلاندازهگیری بوده، ولی با ورود موتورهای جستجوی مبتنی بر AI مانند ChatGPT یا Perplexity بخش زیادی از سفر مشتری برای بازاریابها تاریک شده است. تنها نور قابلاتکا در این تونل، دادههای ساختاریافته است.
چرا بیشتر دادههای دیدرسی در AI واقعی نیستند
ابزارهای نوظهور با معیارهایی مانند «brand authority on AI platforms» یا «AI prompts» سعی در پر کردن خلأ اندازهگیری دارند ولی اغلب با استفاده از کلماتکلیدی کوتاه، رفتار جستجوی واقعی کاربر را تخمین میزنند؛ درحالیکه پرامپتهای واقعی بلند، بافتدار و مکالمهای هستند.
ChatGPT، Perplexity و even Google AI Overviews هنوز گزارش شفافی از حضور برند ارائه نمیدهند؛ بنابراین تمرکز را باید روی آنچه قابل کنترل است بگذاریم: دادههای ساختاریافته.
منظور از دیدرسی در AI search چیست
در SEO سنتی دیدرسی یعنی قرار گرفتن در صفحهی اول نتایج. در دنیای AI، دیدرسی یعنی درک، اعتماد و مرجعیت برای موتورها و سیستمهای هوش مصنوعی. دادههای ساختاریافته با تعریف موجودیتهای برند، این درک را ممکن میسازند.
چه چیزهایی را میتوان امروز با اطمینان اندازهگیری کرد
۱. افزایش CTR با نتایج غنی
گوگل بیش از ۳۰ نوع نتیجهی غنی را پشتیبانی میکند. دادههای داخلی نشان میدهند که پس از پیادهسازی اسکیما در صفحهی محصول، نرخ کلیک یک برند لوازمخانگی در سهماههی سوم ۲۰۲۵ حدود ۳۰۰٪ افزایش یافته است.
۲. افزایش کلیکهای غیربرند با پیوند موجودیتها
نشانهگذاری سطحپایین فقط میگوید «این چیست»؛ ولی اسکیمای قوی با پیوند به منابع معتبر مانند Wikidata یا Knowledge Graph گوگل، ارتباط معنایی برند را مشخص میکند. مثلاً یک صفحهی پزشک به تخصص، بیمارستان و خدماتش متصل میشود و احتمال حضور در جستجوهای غیربرند را بالا میبرد.
۳. دیده شدن در AI Overview
پژوهش BrightEdge میگوید محتوای موجودیتمحور سه برابر بیشتر در پاسخهای AI ذکر میشود؛ زیرا AI محتوای شناختهشده و کاملتر را ترجیج میدهد.
ناآگاهیها: چه چیزهایی هنوز اندازهگیری نمیشوند
۱. نحوه استفاده LLMها از اسکیما
هیچ داشبوردی هنوز نشان نمیدهد که چه بخشی از نشانهگذاری مستقیماً در LLMها اثر گذاشته است. چیزی که قطی است، نقش knowledge graph در کاهش توهم AI و افزایش دقت پاسخ است. GraphRAG مایکروسافت نشان داده که بازیابی مبتنی بر گراف در وظایف چندگامی بهتر از بازیابی کلاسیک عمل میکند.
فراتر از SEO صفحهمحور: ساختن knowledge graph
AI برای یک پرسش، دهها زیرپرسش میسازد. برای موفقیت باید از بهینهسازی تکصفحهای به ساخت layerای از داده رفت که کل کسبوکار را با تمام بافت و ارتباطاتش نمایش دهد.
وب معنایی در عمل
مایکروسافت پروژه NLWeb را راهانداخته تا وبسایتها را به AI app تبدیل کند. NLWeb از همان دادههای نیمهساختاریافته Schema.org بهره میبرد تا رابط طبیعی زبان بسازد که هم انسان و هم agent بتوانند استفاده کنند.
خلاصه عملی
- معیارهای AI فعلاً ناقصاند؛ روی ساخت دادههای ساختاریافته متمرکز شوید.
- CTR و کلیکهای غیربرند با اسکیمای قوی بهطور قطع بالا میروند.
- برای دیده شدن در AI، موجودیتهای برند را به Knowledge Graph متصل کنید.
- به جای بهینهسازی تکصفحه، کل دانش کسبوکار را در قالب گراف سازماندهی کنید.
