خلاصه داستان
اوپنآی گفت GPT-5 ده مسئلهی مشهور اردش را حل کرده؛ گوگل DeepMind پاسخ داد «فقط مقالههای قبلی را پیدا کرده، این رسوایی است». در ادامه میبینیم چرا این اشتباه اعتماد عمومی به هوش مصنوعی را لرزاند.
ماجرای ادعای اوپنآی
در بیانیهای رسمی اعلام شد GPT-5 توانسته:
- ۱۰ مسئلهی اردش را کاملاً حل کند
- روی ۱۱ مسئله دیگر «پیشرفت» داشته باشد
- یک اشتباه در پایگاهداده بیابد
ظاهراً انقلابی در ریاضیات رخ داده بود؛ اما ساعاتی بعد دکتر توماس بلوم، نگهبان پایگاه این مسائل، توضیح داد همهی پاسخها سالها پیش در مقالههای علمی منتشر شدهاند.
واکنش تند گوگل دیپمایند
دمیس هاسابیس، مدیر گوگل DeepMind، در توئیتی نوشت:
«این شرمآور است؛ اگر جستوجوی مقاله را نوآوری بنامیم، پس گوگل سرچ هم ریاضیدان است!»
او هشدار داد «بزرگنمایی» در رقابت AI خطر اعتماد عمومی را بالا میبرد.
چرا این اتفاق مهم است
1. تفاوت «جستوجو» و «حل»
یافتن راهحل موجود کار سختی است ولی با «ایجاد ایدهی تازه» کاملاً فرق دارد؛ اگر این تمایز روشن نشود، انتظارات غلط شکل میگیرد.
2. اعتماد عمومی در معرض است
هر بار که شرکتی ادعای اغراقآمیز میکند، باور پذیرش دستاوردهای واقعی بعدی هم سختتر میشود.
3. رقابت سالم به شفافیت نیاز دارد
وقتی شرکتها برای سبقت از رقیب «بزرگنمایی» میکنند، سرمایهگذاران و پژوهشگران منابع را به سمت و سوی اشتباه میبرند.
درسهایی برای کل صنعت AI
- شفافسازی: توانایی واقعی مدل را با ذکر جزئیات اعلام کنید
- ارزیابی دقیق: پیش از انتشار ادعا، کارشناسان مستقل آن را بررسی کنند
- مدیریت انتظار: قابلیتهایی مثل جستوجوی هوشمند را نوآوری ریاضی نخوانید
- تمرکز بر کاربرد: همان جستوجوی سریع هم میتواند محققان را ده برابر سرعت ببخشد؛ همین را تبلیغ کنید
جمعبندی
حادثهی GPT-5 یادآوری میکند که در دنیای AI، اعتماد مهمترین سرمایه است. اگر شرکتها پیوسته میان «پیدا کردن» و «ساختن» تمایز قائل شوند، هم نوآوری واقعی رشد میکند هم اعتماد از دست نمیرود.
