خلاصه مقاله
استارتاپهای هوش مصنوعی برای جذب مهندسان نخبه خلاقیت به خرج میدهند؛ از بیلبوردهای رمزآلود و دوچرخهی کربنی گرفته تا بلیت ورزشی و شامهای لوکس. اما هنوز هم رقابت با OpenAI و Anthropic سخت است.
مقدمه
در بازار کار داغ امروز، جذب مهندسی که هم کد بزند و هم محصول بسازد، مثل یافتن گنج است. استارتاپها هر ترفندی را امتحان میکنند تا توجه این نفرات را جلب کنند.
بیلبوردی که ۱۰ هزار رزومه آورد
Listen Labs فقط یک آدرس اینترنتی روی بیلبورد نوشت و قول سفر به برلین و مهمانبودن در کلوب معروف Berghain را داد. نتیجه؟ ۱۰ هزار ایمیل ثبتنام و ۶۰ مصاحبه.
هدیهای که کارگر نیفتاد
بسیاری از بنیانگذاران هدایای گرانقیمت میدهند؛ نقاشی اختصاصی، دوچرخه کربنی حتی بلیت بازی Warriors. اما وقتی OpenAI دستمزد سه برابر میدهد، کادو روی زمین میماند.
شبکهسازی؛ بهترین سلاح
بیشتر استخدامهای کلیدی از میان دوستان قدیمی اتفاق میافتد. بنیانگذاران شبکه LinkedIn خود را به Google Sheet میریزند تا بهترین گزینهها را با بیشترین معرف شناسایی کنند.
مقام دلخواه: مهندس محصولِ هوش مصنوعی
شرکتها دنبال فردی هستند که هم کد سریع بزند و بدون «اشغالسازی» محصول تحویل دهد و هم توان مدیریت محصول داشته باشد. چنین ترکیبی بسیار کمیاب است؛ شاید فقط چند هزار نفر در دنیا.
استارتاپها چه برگ برندهای دارند؟
تصویر «مینیفاوندر بودن»؛ اینکه مهندس همهچیز محصول را از صفر تا صد میسازد. جذابیت این روایت هنوز برای افراد ماجراجو قوی است، ولی کافی نیست.
بحران بادکنک سرمایه
بنیانگذاران میدانند سرمایه زیاد سبب رقابت دستمزدی بیپایان شده و بالاخره حباب میترکد؛ فقط زمانش مشخص نیست.
