این مقاله به معرفی هفت فناوری قدیمی میپردازد که زمانی پرکاربرد بودند اما نسل جوان امروزی با آنها ناآشناست. از دیسکهای لیزری تا کارتهای پانچ، هر بخش توضیح میدهد که این ابزارها چگونه کار میکردند و چرا جای خود را به فناوریهای جدیدتر دادند. این سفر در زمان، نشان میدهد که تکنولوژی چقدر سریع تغییر کرده است.
زمانی که گوشی هوشمند و اینترنت پرسرعت نبود، مردم برای کارهای روزمره خود از ابزارهایی استفاده میکردند که امروز شاید در موزه ببینیم. این فناوریها بخشی از زندگی روزمره نسلهای گذشته بودند و حالا برای جوانان شبیه اشیای عتیقه به نظر میرسند.
دیسکهای لیزری: فیلمهایی به بزرگی صفحات موسیقی
قبل از ظهور دیویدیها، دیسک لیزری در اواخر دهه ۱۹۷۰ معرفی شد. این دیسکها شبیه سیدیهای بزرگ اما با قطر ۳۰ سانتیمتر بودند.
کیفیت تصویر آنها در زمان خود بسیار خوب بود و از ویدئوهای ویاچاس بهتر عمل میکردند. داشتن یک دستگاه پخش دیسک لیزری نشان میداد که به کیفیت تصویر اهمیت میدهید.
با این حال، دیسکهای لیزری هرگز به محبوبیت عمومی دست نیافتند. دلایل عدم موفقیت آنها عبارتند از:
- قیمت بالا: هم دستگاهها و هم دیسکها گران بودند.
- اندازه بزرگ: نیاز به دستگاههای پخش بزرگ داشتند.
- عدم قابلیت ضبط: بر خلاف ویاچاس، نمیتوانستند برنامههای تلویزیونی را ضبط کنند.
- نیاز به برگرداندن دیسک: هر فیلم اغلب نیاز به برگرداندن دیسک در اواسط پخش داشت.
برای جوانان امروز، دیدن یک دیسک لیزری گیجکننده است. اما برای کسانی که آنها را در خانه داشتند، این فناوری در زمان خود بسیار پیشرفته به نظر میرسید.
کاستهای بتاماکس: رقیبی با کیفیت بالاتر برای ویاچاس
در دهه ۱۹۷۰، سونی با فرمت بتاماکس وارد بازار شد. کاستهای بتاماکس کوچکتر و کیفیت تصویر بهتری نسبت به ویاچاس داشتند.
بسیاری از خانوادهها برنامههای تلویزیونی را با آن ضبط میکردند یا فیلم کرایه میکردند. در ابتدا به نظر میرسید که بتاماکس فرمت برتر خواهد بود.
اما فرمت ویاچاس خیلی زود ارزانتر شد و زمان ضبط طولانیتری را ارائه میداد. همچنین حمایت استودیوهای فیلمسازی از ویاچاس بیشتر بود.
با وجود برتری فنی، بتاماکس نتوانست در برابر موج محبوبیت ویاچاس مقاومت کند. تا اواخر دهه ۱۹۸۰، این فرمت به فراموشی سپرده شد.
جوانان امروزی که با استریمینگ سر و کار دارند، شاید نتوانند جنگ فرمتها را درک کنند. در حالی که بسیاری هنوز ویاچاس را به یاد دارند، بتاماکس تقریباً از حافظهها پاک شده است.
نوارهای 8-ترک: پادشاه کوتاهمدت موسیقی قابل حمل
در اواخر دهه ۱۹۶۰ و ۷۰، نوارهای 8-ترک موسیقی قابل حمل را به خودروها آوردند. دستگاههای پخش آنها اغلب در داشبورد خودروها تعبیه شده بودند.
این کارتریجهای بزرگ، تعویض آلبومها را در جاده آسان میکردند. در مقایسه با صفحات وینیل، حمل موسیقی در هر کجا که رانندگی میکردید، آزادیبخش بود.
اما نوارهای 8-ترک نقاط ضعف بزرگی داشتند. نمیشد آنها را به عقب برگرداند، فقط جلو میرفتند و آهنگها اغلب به صورت ناجور بین ترکها تقسیم میشدند.
کاستهای کوچکتر و قابل اطمینانتر کاست فشرده (Compact Cassette) از راه رسیدند. نوارهای 8-ترک در عرض چند سال منسوخ شدند و جای خود را به فرمتهای جدیدتر دادند.
میکروفیلم و میکروفیش: فناوری آرشیو که با دیجیتالی شدن ناپدید شد
کتابخانهها برای نگهداری اطلاعات از میکروفیلم و میکروفیش استفاده میکردند. اینها نسخههای عکاسی از روزنامهها و مجلات را روی ورقها یا حلقههای فشرده ذخیره میکردند.
دستگاههای مخصوصی تصاویر را روی یک صفحه نمایش میدادند. این به محققان اجازه میداد تا بدون دست زدن به نسخههای اصلی و شکننده، مطالب را بررسی کنند.
برای دانشجویان و محققان، کار با این ماشینها زمانبر و گاهی خستهکننده بود. اما این تنها راه برای دسترسی به آرشیوهای قدیمی بود.
امروزه، پایگاههای داده دیجیتال جای میکروفیش را گرفتهاند. اکثر افراد زیر ۳۰ سال هرگز این دستگاهها را ندیدهاند، چه برسد به اینکه از آنها استفاده کرده باشند.
نوارهای ذخیره داده: از رایانههای خانگی تا سرورهای عظیم
در حالی که کتابخانهها با میکروفیلم سر و کار داشتند، محاسبات رایانهای به نوار مغناطیسی متکی بود. رایانههای خانگی اولیه برنامهها را از کاستهای صوتی بارگذاری میکردند.
شما دکمه پخش را فشار میدادید، دقیقهها صبر میکردید و امیدوار بودید که انتقال دادهها با شکست مواجه نشود. در سازمانهای بزرگ، درایوهای عظیم ریل به ریل، مقادیر زیادی از دادهها را ذخیره میکردند.
نوارها مزایایی داشتند: مقرون به صرفه، بادوام و برای زمان خود بسیار متراکم بودند. شرکتها از آنها برای پشتیبانگیری استفاده میکردند و حتی تا دهه ۱۹۹۰ نیز در مراکز داده رایج بودند.
امروزه، ایده بارگذاری نرمافزار از نوار مغناطیسی عجیب به نظر میرسد. کاربران جوانتر که با نصبهای فوری بزرگ شدهاند، نمیتوانند آن را تصور کنند.
تلفنهای گردان: شمارهگیری که به صبر نیاز داشت
سالها قبل از اینکه کسی تلفن همراه داشته باشد، تلفنهای گردان استاندارد بودند. آنها در خانهها، دفاتر و باجههای تلفن عمومی قرار داشتند.
برای تماس، باید صفحه را برای هر رقم میچرخاندید و صبر میکردید تا به جای خود برگردد. شمارهگیری یک عدد طولانی میتوانست به راحتی نیم دقیقه طول بکشد.
برای کسانی که با این تلفنها بزرگ شده بودند، این فرآیند عادی بود. اما برای نسلهای جوانتر، طراحی آن گیجکننده است و نمیدانند چگونه شمارهها را منتقل میکرد.
تلفنهای گردان هنوز هم جذابیت خاصی دارند. وزن سنگین، صداهای مکانیکی و زنگ متمایز آنها برای کسانی که از آنها استفاده کردهاند، خاطرهانگیز است.
کارتهای پانچ: برنامههایی که روی کاغذهای سوراخدار اجرا میشدند
قبل از فلاپی دیسک یا نوار مغناطیسی، کارتهای پانچ روش اجرای برنامههای کامپیوتری بودند. هر کارت سخت، مجموعهای از سوراخها را در خود داشت که دستورالعملها یا دادهها را نشان میداد.
برنامهها اغلب به دستههایی از کارتها نیاز داشتند. یک اشتباه کوچک میتوانست باعث شود کل کار با شکست مواجه شود و ساعتها زحمت از دست برود.
برای دههها، این کارتها دانشگاهها، کسبوکارها و دولتها را نیروی محرکه بودند. سیستمهایی که امروز بدیهی میدانیم، زمانی بر پایه جعبههایی از کاغذهای سوراخدار ساخته شده بودند.
اکثر افراد زیر ۳۰ سال هرگز کارت پانچ ندیدهاند و بسیاری نمیدانند آنها چه هستند. اما این کارتها پایه و اساس محاسبات مدرن بودند و نشان میدهند که این حوزه چقدر سریع پیشرفت کرده است.
چرا این فناوریهای قدیمی هم سردرگمی ایجاد میکنند و هم نوستالژی؟
برای کسانی که در دوران ظهور لوازم الکترونیکی مصرفی بزرگ شدهاند، این فناوریها نقاط عطف مهمی در مسیر رسیدن به راحتیهای امروزی هستند.
آنها در زمان خود ابزارهای ضروری بودند، اما برای نسلهای جوانتر، تقریباً منسوخ و حتی خندهدار به نظر میرسند. این تفاوت، دقیقاً همان چیزی است که مرور آنها را جذاب میکند.
میتوانیم به نقصهای آنها لبخند بزنیم، صبری را که نیاز داشتند به یاد بیاوریم و قدردان پیشرفتهای چشمگیر تکنولوژی باشیم.