نماد سایت گیلان پلاس رسانه هوش مصنوعی و کارآفرینی گیلان

**خودروهای خودران و دانش ممنوعه: سیلیکونی فایران یا تهدید ناشناخته؟**

آیا دانش ممنوعه وجود دارد؟

سؤالی که سال‌هاست ذهن دانشمندان و فیلسوفان را به خود مشغول کرده این است: آیا دانشی وجود دارد که بهتر است هرگز کشف نشود؟ برخی معتقدند که برخی از دانش‌ها آنقدر خطرناک هستند که شاید بهتر بود به آن‌ها دست نزنیم.

این نوع دانش، «دانش ممنوعه» نامیده می‌شود. دلیل این ممنوعیت، معمولاً ماهیت مخرب آن است. ممکن است منافعی هم داشته باشد، اما ضررهایش به‌قدری زیاد باشد که آن را غیرقابل توجیه کند.

در بعضی موارد، دانش کاملاً مضر و بدون سودواری برای بشریت است. اما بیشتر اوقات، دانش ترکیبی از خوبی و بدی است و از قبل نمی‌توان تشخیص داد کدام جنبه غالب خواهد شد.

نمونه‌های معروف از دانش ممنوعه

یکی از قدیمی‌ترین نمونه‌ها، داستان «میوه ممنوعه» در باغ عدن است. در این داستان، آدم و حوا با خوردن میوه درخت ممنوعه، دانش خوبی و بدی را کسب می‌کنند، اما این دانش منجر به طرد از بهشت می‌شود.

نمونه واقعی‌تر و تأثیرگذارتر، کشف دانش لازم برای ساخت بمب اتم است. بدون این دانش، چنین تسلیحات مخربی به وجود نمی‌آمد. اما در عین حال، این دانش به پیشرفت‌های علمی در فیزیک و انرژی هسته‌ای هم کمک کرد.

مشکل اینجاست که نمی‌توانیم قبل از کشف یک دانش، بفهمیم خطرناک است یا نه. گاهی دانش ممنوعه به صورت تصادفی کشف می‌شود و انسان‌ها ناگهان با پیامدهای آن روبرو می‌شوند.

چالش کسب دانش: نه من، پس تو؟

نگرانی دیگری هم وجود دارد: اگر ما از دنبال کردن یک دانش خطرناک خودداری کنیم، آیا مطمئنیم دیگران هم همین کار را می‌کنند؟

اگر یک کشور یا گروه، اخلاقاً خودداری کند، اما رقیبی دیگر آن دانش را کسب کند، ممکن است قدرت را از دست بدهد یا حتی در معرض تهدید قرار گیرد.

یادمان باشد: دانش = قدرت.

این عبارت ساده نشان می‌دهد چرا دستیابی به دانش، حتی دانش‌های خطرناک، انگیزه بزرگی برای بسیاری است.

هوش مصنوعی و دانش ممنوعه

با ظهور هوش مصنوعی، بحث درباره دانش ممنوعه دوباره گرم شده است. سیستم‌های هوش مصنوعی می‌توانند هم کمک بزرگی به بشریت کنند و هم اگر به درستی کنترل نشوند، خطرات جدی ایجاد کنند.

برخی می‌گویند که دانش لازم برای شبیه‌سازی دقیق ذهن انسان و آگاهی، خود نوعی دانش ممنوعه است. اگر بتوانیم کاملاً نحوه تفکر انسان را بفهمیم و آن را در ماشین تقلید کنیم، شاید مرز بین انسان و ماشین محو شود.

به همین دلیل، بحث‌های گسترده‌ای درباره اخلاق هوش مصنوعی در جریان است. هدف اصلی این است که از سوءاستفاده، سوءعملکرد یا کنترل از دست رفته AI جلوگیری شود.

خودروهای خودران: فناوری پیشرفته و نگرانی‌های جدی

یکی از مهم‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی، خودروهای خودران است. این خودروها بر اساس سطوحی از خودکار بودن دسته‌بندی می‌شوند:

سطوح خودروهای خودران

سطح شرح
سطح ۲ کمک‌های رانندگی مانند کروز کنترل و نگهداری از خط — اما راننده همیشه باید حاضر باشد و کنترل را بر عهده بگیرد.
سطح ۳ در شرایط مشخصی خودرو تصمیم می‌گیرد، اما راننده باید در صورت نیاز مداخله کند.
سطح ۴ خودرو در شرایط خاص کاملاً خودکار است و نیازی به مداخله انسان ندارد.
سطح ۵ رانندگی کاملاً خودکار در تمام شرایط و مکان‌ها — بدون نیاز به راننده.

تاکنون، خودروهای سطح ۵ به بازار عرضه نشده‌اند. رسیدن به این سطح، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های فناوری قرن حاضر است.

خودروهای سطح ۲ و ۳ که در حال حاضر در دسترس هستند، هنوز «نیمه‌خودران» محسوب می‌شوند و نیاز به نظارت مداوم راننده دارند.

آیا خودروهای خودران به سوی دانش ممنوعه می‌روند؟

نگرانی اخیر این است که برای رسیدن به سطح ۴ و ۵، ممکن است مجبور شویم سطوح عمیق‌تری از رفتار و تفکر انسانی را بفهمیم — سطحی که شاید شامل «حس ششم»، «تفکر شهودی» یا «حس مشترک» باشد.

این توانایی‌ها برای انسان‌ها طبیعی است. مثلاً وقتی رانندگی می‌کنیم، به راحتی می‌فهمیم که راننده دیگری قصد دارد سبقت بگیرد یا یک کودک ناگهان به وسط خیابان می‌آید.

ولی هوش مصنوعی هنوز این درک طبیعی و لحظه‌ای را ندارد و صرفاً بر اساس داده‌ها، الگوها و محاسبات حرکت می‌کند.

بعضی از متخصصان معتقدند: بدون درک کامل این «حس مشترک انسانی»، امکان ساخت خودروی کاملاً خودران وجود ندارد.

چالش بزرگ: شبیه‌سازی حس مشترک

حس مشترک، مجموعه‌ای از دانش ضمنی است که هر انسانی از طریق تجربه و زندگی به دست می‌آورد. این حس به ما کمک می‌کند در شرایط پیچیده، به سرعت نتیجه‌گیری کنیم.

برای مثال، یک راننده می‌فهمد یک دستمال روی آسمان خاکستری فقط یک دستمال است، نه یک پرنده بزرگ. یا متوجه می‌شود که یک بچه با توپ در دست، احتمالاً به سمت جلو می‌دود.

این درک، نیاز به دانش گسترده‌تری از جهان دارد — دانشی که فراتر از قوانین رانندگی است. و شاید، به درک بیشتری از نحوه کار مغز انسان نیاز داشته باشد.

اگر برای رسیدن به خودروی سطح ۵ نیاز باشد تا ذهن انسان را به صورت کامل مدل کنیم، این خود ممکن است ورود به حوزه دانش ممنوعه باشد.

نتیجه‌گیری

راه‌اندازی خودروهای کاملاً خودران مانند خوردن آن میوه ممنوعه است: می‌تواند زندگی را آسان‌تر کند، تصادفات را کاهش دهد و از جان بشریت محافظت کند. اما ممکن است در مسیرش، ما را به سمت کشف رازهایی ببرد که بهتر بود کشف نمی‌شدند.

ما نباید از پیشرفت فناوری بترسیم، اما باید با آگاهی و مسئولیت حرکت کنیم. دانش قدرت است — و با قدرت، باید مسئولانه رفتار کرد.

خروج از نسخه موبایل