استقلال مالی یا آزادی ؟

استقلال مالی  گاهی با آزادی مالی در مباحث هوش مالی اشتباه گرفته می شود. استقلال مالی مربوط به زمانی است که شما برای هزینه های زندگی پول به کافی دارید. به طور مثال آقای صراف زاده برای هزینه های زندگی از جمله هزینه های خورد و خوراک، پوشاک و قسط وام باید هر ماه به طور میانگین ۲ میلیون تومان پرداخت کند. در صورتی که درآمد آقای صراف زاده از محل کار ۲ میلیون تومان یا بیشتر باشد آقای صراف زاده اسقلال مالی دارد.

در حقیقت لازم نیست هر ماه برای پرداخت هزینه ها ناراحت باشد. حالا در صورتی که به هر دلیل آقای صراف زاده بخواهد کارش را ترک کند مجبور است برای پرداخت هزینه ها کاری انجام دهد و احتمالا به درسر خواهد افتاد. در این جا دو سناریو می تواند اتفاق بیافتد. سناریوی اول: آقای صراف زاده سعی می کند از پس اندازی که دارد استفاده کند. با توجه به میزان اندوخته ای که دارد، می تواند مدتی ادامه دهد. بعد از هر برداشت ناراحتی آقای صراف زاده کاملا قابل درک است. میزان اندوخته مدام در حال کم شدن است.

سناریو دوم: با توجه به اینکه آقای صراف زاده هوش مالی خوبی دارد. همیشه ۱۰% از درآمد خود را پس انداز و بعد سرمایه گذاری کرده است. سرمایه گذاری ها، ماهانه مبلغ ۲ میلیون تومان سود خالص به آقای صراف زاده پرداخت می کند. به آقای صراف زاده باید تبریک گفت. آقای صراف زاده به آزادی مالی دست پیدا کرده است.

در صورتی که کسی بدون کار کردن بتواند هزینه های زندگی خود را پرداخت کند، در این صورت این شخص به آزادی مالی رسیده است. نکته ای که باید در نظر گرفت، این است که هزینه ها را نباید برای رسیدن به آزادی مالی کم کرد. وقتی شما یک زندگی نرمال دارید، قرار نیست هزینه ها کم شوند تا شما به آزادی مالی برسید. البته منظور هزینه های بیخودی و یا ریخت و پاش های اضافی نیست.

رسیدن به آزادی مالی ارزش تلاش کردن را دارد. برای رسیدن به آزادی مالی نیازی نیست کار سختی انجام بدهید. شاید برای شروع بد نباشد از کتاب “کسب ثروت به روش لاک پشت نینجا” شروع کنید.

 

 

 

منبع : mabolhasani

درباره گیلان پلاس

برسی کنید

برنامه ارتباطات در دوران بحران کوید-۱۹ برای برندها

با آنلاین‌تر شدن زندگی ما، عجیب نیست که در دوران شبکه‌های اجتماعی، حتی کسب‌وکارها نیز …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *