خلاصه کتاب ۰ تا یک پیتر تیل

سلام داخل این نوشته می خوام خلاصه های کتاب صفر تا یک تیل رو قرار بدم اولین جمله که به دل آدم می شه این جمله از این کتابه.

در کسب و کار هر لحظه فقط یکبار اتفاق می‌افتد. بیل گیتس آینده سیستم‌عامل نمی‌سازد. لری پیج و سرگئی برین آینده جستجوگر نخواهند ساخت و مارک زاکربرگ آینده شبکه اجتماعی ایجاد نمی‌کند. اگر کار آن‌ها را کپی می‌کنید، از آن‌ها چیزی نمی‌آموزید.

قطعاً کپی کردن یک الگو ساده‌تر از ساختن چیزی جدید است. انجام دادن چیزی که الان می‌شناسیم‌ش، دنیا را از ۱ به n می‌برد: افزودن به چیزهایی که می‌دانیم. ولی هر وقت چیز جدیدی می‌سازیم از ۰ به ۱ می‌رویم. آفریدن، یکتا است. همانطور که زمان آفریدن یکتا است و نتیجه آن چیزی تازه و غریب.

 

«صفر تا یک» درباره ساختن شرکت‌هایی است که چیزهای جدید می‌آفرینند. بر اساس چیزهایی است که مستقیماً از بنیان‌گذاری مشترک PayPal و Palantir و بعدها سرمایه‌گذاری در صدها استارتاپ مثل فیسبوک و SpaceX آموختم. ولی با این که متوجه الگوهای زیادی شدم که آن‌ها را بیان خواهم کرد، این کتاب هیچ فرمول موفقیتی را پیشنهاد نمی‌کند. پارادوکس آموزش کارآفرینی این است که الزاماً چینی فرمولی برای موفقیت وجود ندارد چون هر نوآوری یکتا است.

 

پیشرفت افقی یا توسعه‌ای به معنی کپی کردن چیزهایی که کار می‌کنند (رفتن از ۱ به n). تصور پیشرفت افقی بسیار ساده است چون همین الان هم می‌دانیم به چه شکل است.

پیشرفت عمودی یا شدید به معنی انجام دادن چیزهای جدید است (رفتن از ۰ به ۱). تصور پیشرفت عمودی سخت‌تر است چون لازمه آن انجام دادن کاری است که هیچ کس تا به حال انجام نداده است. اگر از روی یک ماشین تحریر ۱۰۰ تا بسازید پیشرفت افقی دارید. اگر از روی یک ماشین تحریر یک برنامه پردازش متن بسازید پیشرفت شما عمودی است.

تصویر ۱
کلمه مناسب برای پیشرفت عمودی (۰ تا ۱) «فناوری» است. 
 

تفکر استارتاپی

فناوری جدید از ماجراجویی‌های جدید می‌آید: استارتاپ‌ها. گروه‌های کوچکی از مردم در کنار هم با حس مسؤلیت، از «پدران بنیان‌گذار» در سیاست، تا «انجمن سلطنتی» در علوم، تا «هشت خائن‌ ِ فیرچایلد نیمه‌هادی‌» در کسب و کار، دنیا را جای بهتری کرده اند.

در سوی دیگر، یک نابغه تنها ممکن است یک کار ادبی یا هنری کلاسیک خلق کند ولی نمی‌تواند به تنهایی یک صنعت کامل را بسازد. استارتاپ‌ها بر روی این اصل عمل می‌کنند که باید با دیگران در کنار هم کار کنید تا کار به سرانجام برسد ولی در عین حال باید تا جایی که می‌توانید کوچک بمانید.

در یک تعریف ایجابی، استارتاپ بزرگ‌ترین گروه از مردمی است که می‌توانید آن‌ها را درباره طرح‌تان برای ساخت آینده‌ای متفاوت قانع کنید.

 

بزرگ‌ترین قوت یک شرکت جدید، «فکر جدید» است. 

 

فصل ۲: جشن بگیرید انگار ۱۹۹۹ است

گام نخست در تفکر واضح، پرسش از چیزهایی است که فکر می‌کنیم از گذشته می‌دانیم.

بعد از ترکیدن دات‌کام چهار درس بزرگ فرا گرفتند که امروزه هم راهنمای تفکر کسب و کار است:

۱- گام به گام پیش برو
نگاه‌های بزرگ حباب را باد کردند، پس نباید در آن‌ها زیاده‌روی کرد. هر کسی که ادعا می‌کند می‌تواند کاری بزرگ انجام دهد مظنون است و هر کسی که می‌خواهد دنیا را عوض کند باید بیشتر فروتن باشد. گام‌های کوچک رو به جلو تنها راه امن به سوی آینده است.

۲- کوچک و منعطف باش
همه شرکت‌ها باید کوچک باشند. این کوچک بودن اسم رمز «برنامه‌ریزی نشده» است. شما نباید بدانید که کسب و کارتان قرار است چه کار کند. برنامه‌ریزی سرکش و غیر منعطف است. در عوض باید چیزهای مختلف را بیازمایید و تکرار کنید و با کارآفرینی جوری رفتار کنید که گویی تجربه‌ای است که به هیچ خدایی ایمان ندارد.

۳- در رقابت بهتر عمل کن
سعی نکنید یک بازار را پیش از موعد بسازید. تنها راهی که بدانید کسب و کاری واقعی دارید، آغاز کردن با مشتری‌هایی است که در حال حاضر وجود دارند. با این کار شما باید شرکت‌تان را با محصولی قابل تمایز از محصولی که رقبای موفق عرضه کرده‌اند، ارتقا دهید.

۴- بر روی محصول تمرکز کنید نه بر روی فروش
اگر محصولتان نیاز به تبلیغات یا فروشنده دارد تا بفروشد، به اندازه کافی خوب نیست: تاکید اولیه فناوری بر روی توسعه محصول است، نه توزیع آن. در دوران حباب، تبلیغات، آشکارا دور ریختن پول بود،‌ بنابراین تنها راه پایدار رشد، رشد ویروسی است.

 

این درس‌ها در دنیای استارتاپ‌ها تبدیل به عقاید جزمی شدند و آنهایی که از این عقاید بی اعتنا می‌گذرند گویی آن بلای موجهی که در سقوط سهمگین سال ۲۰۰۰ بر سر فناوری نازل شد را فرا می‌خوانند. ولی هنوز اصول متضاد این‌ها احتمالاً درست‌ترند:

۱- بهتر است بر روی جسارت ریسک کرد تا بر روی پیش پا افتادگی.
۲- یک برنامه بد بهتر از بی برنامه بودن است.
۳- بازارهای رقابتی سود را نابود می‌کنند.
۴- فروش به اندازه خود محصول مهم است.

 

چقدر شناخت ما از کسب و کار، شکل گرفته از واکنش‌های اشتباه به اشتباه‌های گذشته است؟ بزرگ‌ترین ساز مخالف زدن، مخالفت با توده‌ها نیست، فکر کردن به خودتان است.

 

درباره گیلان پلاس

برسی کنید

۱۳ کتاب استارتاپی که هر کارآفرینی باید بخواند

چه یک فرد با تجربه در زمینه استارتاپ ها باشید و چه یک تازه کار، …

۲ نظرها

  1. وای خیلی خوبه ساییتون

  2. سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این
    خوبی سپاسگزارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *